دولت ایران در رابطه با رژیم خاین و چند چهره ترکیه باید محتاطانه و سیاستمدارانه عمل کند و هیچ اطمینانی به این رژیم طرفدار صهیونیستها نداشته باشد .و در ضمن در صدد افشای خیانتهای اردوغان و دار دسته اش برای مردم ترکیه باشد . زیرا رهبران هم خط اردوغان در عین حال که می دانند تز انقلابی سوریه و ایران در رابطه با اسراییل یکیست در کمین فرصت برای ضربه زدن به سوریه هستند که به حساب خودشان پس از تغییر حکومت سوریه حزب اله لبنان را از بین ببرند و سپس به فکر انتقام از ایران باشند . و برای رسیدن به اهداف شومشان از خارج با دیپماسی ی فعال همراه با حمله ی نظامی و از داخل ایران با تقویت و خط دهی و تبلیغات مزدورانشان کار را یکسره کنند و رژیم دست نشانده و حلقه به گوش آمریکا را حاکم گردانند.
با توجه به مطالب فوق که خیلی خیلی خلاصه بیان شد می توان حدس زد که ترکیه از داشتن رابطه ظاهری ی اقتصادی با ایران اولاً علاوه بر تقویت بنیه ی اقتصادی رژیم ضد اسلامی ی خود در صدد اعمال نفوذ در روحیه انقلابیون و ثانیاً برقراری رابطه با همخطان خود در ایران و ثالثاً تصعیف بنیه معنوی و مادی ی انقلابیون خود می باشد . و با رابطه با ایران به عنوان یک کشور انقلابی و اسلامی می خواهد وجه مشروعی برای خود در بین ملتش پیدا کند .و یا لا اقل آنهارا در مخالفت با کارهای خاینانه خویش در یک وضعیت سردرگمی قرار دهد .
