ضرر حمایت از دوستان با بوغ و کرنا
مایه تأسف است که اگر واقعاً می خواهیم از دولتهای دوست مثل سوریه،لبنان،عراق ،بحرین و یمن و دیگران حمایت کنیم چرا قبل از هرچیز دشمن را مورد تهدید قرار داده شاخ شانه میکشیم و برای حمایتهایمان هم کلی تبلیغات می کنیم و این اعلام حمایت را با لحنی بیان می کنیم که به غرور دشمن بربخورد و اینگونه اورا با جریحه دار شدن احساساتش مجبور به آمادگی و تجهیز نماییم و باعث شویم که حتی راههای کمک بشردوستانه به آنها را برما ببندد.و مایه تأسف است که بعد از این همه چوب خوردن خودمان و دوستانمان از این همه ساده لوحی هنوز عبرت نگرفته ایم و آن را دلیل بر شهامتمان می دانیم .به کرار دیده شده است هرروز که با بلندگوهای رسانه ای از دوستانما حمایت قلدرمأابانه کرده ایم دشمن ضربه های شدیدتر به آنها زده است و تلفات بیشتری وارد کرده است.به عنوان نمونه .در حمله به یمن وقتی عربستان جنایتکار در اولین باربا عنوان اینکه به اهدافش رسیده است اعلام آتش بس کرد یکی از اعضای هیأت رییسه مجلس سینه سپر کنان با لحنی تهدید آمیز و با صدایی بلند خطاب کرد که این دلیل بر شکست مفتضحانه عربستان است که باعث شد عربستان دوباره به صورت وحشیانه تری حمله را آغاز کند .
اصلاً اگر ما می خواهیم به دوستان مساعدت کنیم چرا جار می کشیم . چون این کار اولاً باعث می شود هم آن مردمی که براثر تبلیغات دروغین دشمن گمان می کنند ما حامی تروریست هستیم علیه ما جبه گیری کنند و هم دشمن بیشتر خود را تجهیز و آماده کند .البته این کار را بعضی از به اصطلاح سیاستمداران برای تقویت روحیه دوستان لازم می دانند که توجیهی بچه گانه است .ما اگر می خواهیم کمک مؤثر به دوستان کنیم باید این کار را با ارتباطات تلفنی وروابط گرم دیپلماتیکی و کمکهای همه جانبه و صادقانه و حتی الامکان مخفی انجام دهیم ولی در مجامع رسمی بین المللی همیشه از مظلومیت و حقانیتشان دفاع کنیم ودشمنانشان مثل ترکیه جنایتکار و عربستان درنده خاین را ملامت کنیم نه با آنها روابط گرم و دوستانه داشته باشیم و نگوییم روی چشمتات ابروست که به گوشه قبایشان بربخورد